موسسه فرهنگی طلوع

بنفشه ها هم می خندند

  • نام ناشر: کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان
  • نام نویسنده: رفیع افتخار

طاها طی حادثه‌ای توان راه رفتن را از دست می‌دهد، او که چشم و چراغ دبیرستان است دوره‌ جدیدی از زندگی را آغاز می‌کند و نیاز به کمک دارد در این میان امیر تلاش می‌کند تا دوستی را در حق او تمام کند.

طاها تکه تکه و پر از کابوس می‌خوابید. سر چرخاند و به ساعت رومیزی نگاه کرد. عقربه‌ بزرگ خروس قرمز رنگی بود، عقربه‌ کوچک مرغ زردی. به قفس مرغ‌ها نگاه کرد. مرغ عشق‌ها انگار به هم شب بخیر گفته بودند، کز کرده بودند کنار هم و خوابیده بودند. لبخندی زد و انگشتش را به میله‌های قفس نزدیک کرد، ترسید بیدارشان کند، دستش را پس کشید.